
شخصیت ما قبل از هر جای دیگری روی صورتمان بروز پیدا میکنند. حالات و تغییرات چهره، هرچند جزئی و خفیف، پیام شفاف، سریع و کارآمدی است که میتواند یک زبان جهانی هم باشد، به شرطی که شما بتوانید حالات چهرههای مختلف را تشخیص بدهید و بدانید که هر چهرهای چه چیزی میگوید. دانستن این نکات از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط با دیگران است.
دانستن اینکه طرف مقابل چه شخصیتی دارد و چه واکنشهای احساسی از خود نشان میدهد، میتواند نقش مهم و حیاتی در رابطه ما و آن فرد داشته باشد. اگر ما بتوانیم احساسات مردم را زود تشخیص بدهیم، بهتر میتوانیم در موقعیتهای مختلف با آنها برخورد کنیم. مثلاً اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که فردی غمگین است، شاید بتوانیم واکنش درستی نسبت به ناراحتی او نشان بدهیم.
برای فهمیدن برخی از حالات چهره نیازی به آموزش نیست، چون شناسایی آنها ساده است و حتی آنطور که روانشناسان میگویند ما از یک توانایی ذاتی برای انجام این کار برخورداریم. داروین گفته است روزی مادری هنگام مراقبت از کودک خودش شروع به گریه کرد. کودک با اینکه هیچوقت با چنین صحنهای مواجه نشده بود اما جلو رفت و به عنوان همدردی روی شانه مادرش زد. بعد داروین نتیجه میگیرد که این کودک تا آن موقع ندیده بوده کسی گریه بکند، پس نمیتوانسته این احساسات را یاد گرفته باشد. بنابراین تشخیص یک صورت گریان امری ذاتی و غریزی است. با این حال نکات ظریفی هم هست که توجه بیشتر به آن میتواند به ما در درک بهتر از چهره خودمان و دیگران کمک کند.